دوباره من نشسته ام به انتظار چشم تو
هزار شعر گفته ام به افتخار چشم تو
سکوت می کنی فقط. جواب من نمی دهی
شکستن دلم مگر شده. شعار چشم تو
بهار نازنین من در این خزان درد و غم
بهار زنده می شود به نوبهار چشم تو
تو هر چه نازمی کنی بکن بکن که گفته ام
تمام عمر من بود در اختیار چشم تو
نگاه عاشقانه ات چها که با دلم نکرد
همیشه من نشسته ام به رهگذار چشم تو
به برگ برگ لاله ها نوشتم به خط خوش
شکوفه باز می شود به اعتبار چشم تو
بهار من.بیا بیا. بهار عمر من گذشت
هنوز هم نشسته ام به انتظار چشم تو
چرا که چشم بسته ای ببین چگونه شب
ستاره باران کرده به افتخار چشم تو
_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_
|
امتـــــیاز مطلبــــ : 21
|
تـــــعداد امتـــــیازدهندگــــان : 10
|
مجموع امتـــــیاز : 10